کد مطلب:140612 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:268

نقش زنان در ساختن جامعه
ادامه زندگی و بقای نسل انسان ایجاب می كند كه از دو جنس مخالف زن و مرد - كه هر

كدام در ساختمان وجودی و مسؤولیت متفاوت با دیگری است - آفریده شود و هر یك از زن و مرد در ساختن اجتماع، پیشرفت و تكامل و یا انحطاط و سقوط آن نقش مهم و اساسی ایفا می كنند كه در جایگاه خود برای ادامه حیات جامعه لازم و ضروری است. مسؤولیت مردان در غالب موارد در بیرون محیط خانه انجام می پذیرد ولی زنان به دو شكل و دو گونه در ساختن جامعه نقش دارند؛ یكی نقش ناپیدا و غیرمستقیم از طریق تربیت فرزند و تأثیری كه بر شوهران خود دارند، و دیگری حضور مستقیم در صحنه های حساس سیاسی جامعه. از آنجا كه مسؤولیت اصلی زنان تربیت فرزند و ساختن نسل جدید جامعه است، به طور طبیعی حضور زنان در صحنه های گوناگون اجتماع كمتر از مردان است و این امر سبب شده كه بسیاری از مردم آن گونه كه باید نتوانند به میزان تأثیر و ارزش و اهمیت نقش زنان در ساختن جامعه آگاه گردند؛ ولی حقیقت این است كه اگر نقش زنان در ساختن جوامع بشری و پیشرفت و انحطاط آنها بیشتر از نقش مردان نباشد به یقین كمتر از آن نخواهد بود. در صحنه اجتماع، مردان همانند بازیگرانی هستند كه بر روی صحنه نمایش ظاهر می شوند و در معرض دید تماشاچیان به ایفای نقش می پردازند، و زنان بسان كارگردان، تهیه كننده، نویسنده هستند كه در معرض دید تماشاچیان قرار ندارند، به همین لحاظ ممكن است ارزش و اهمیت كار آنها آن گونه كه باید برای همگان روشن نباشد. ولی این مطلب به این معنا نیست كه در واقع نیز ارزش كار زنان از كار مردان كمتر است. اندكی دقت و تأمل در تاریخ زندگانی مردان بزرگ تاریخ و كسانی كه در ساختن جامعه و تاریخ نقشهای بزرگی ایفا كرده اند ما را به این حقیقت رهنمون می گرداند كه آنان موفقیت خود را مرهون فداكاری، ایثار و از خودگذشتگی دو گروه از زنان جامعه هستند. گروه نخست مادران باایمان، فداكار و بزرگی كه موفق به پرورش و تربیت این چنین فرزندانی گردیده اند، و گروه دیگر همسران پاك و عفیفی كه پا به پای شوهران خود و در كنار آنان در مقابل حوادث سخت و دشوار ایستادگی و مقاومت كرده اند. در طول تاریخ اگر جامعه ای توانسته است مدارج كمال، ترقی و پیشرفت را به سرعت بپیماید، ریشه اصلی و اساسی آن را باید در زنان عفیف، پاكدامن و ایثارگر آن جامعه جستجو كرد و اگر جامعه ای به انحطاط، فساد، فحشا، پستی و هرزگی گراییده باز هم ریشه اصلی آن را باید در انحراف زنان آن جامعه بررسی كرد. نقش زنان در ساختن جامعه به نقش ناپیدا و غیرمستقیم آنان خلاصه نمی شود. حضور زنان در صحنه های اجتماع با حفظ حدود و موازین شرعی از نظر اسلام جایز و مشروع است، ولی باید به گونه ای باشد كه آنها را از وظیفه اصلی و اساسی خود باز ندارد، در غیر این صورت نه تنها حضور زنان در عرصه جامعه به پیشرفت آن كمك نمی كند بلكه لطمه جبران ناپذیری به پیشرفت و ترقی جامعه وارد خواهد ساخت. با این همه در مقاطع خاصی از تاریخ شرایط ویژه و استثنایی رخ می نماید، كه در آن شرایط حضور زنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی لازم و ضروری می گردد. بانوان مسلمان در چنین شرایطی علاوه بر حفظ نقش ناپیدا و مستقیم خود در جامعه با تربیت فرزندانی برومند و فداكار و علاوه بر تشویق و ترغیب شوهران خود برای حضور در صحنه، خود نیز دوشادوش مردان به نقش آفرینی پرداخته اند، و در این راه اگر از مردان جلوتر نباشند قطعاً از آنان عقب تر نیستند. یكی از حوادث مهم و منحصر به فرد تاریخ اسلام كه تحولی اساسی و بنیادین در جامعه اسلامی ایجاد كرد، و در تاریخ اسلام رنگ جاودانگی به خود گرفت، قیام سالار شهیدان است. این قیام محصول مشترك ایثار و فداكاری زنان و مردانی است كه برای همه مسلمانان و آزادمردان و آزادزنان جهان الگو و اسوه هستند. در این نوشته كوتاه می كوشیم در حد قدرت و توان خود، نه در حد واقعیت، به بررسی و تحلیل حضور سیاسی زنان در مبارزه و جهاد در قیام عاشورا بپردازیم. امید است بتوانیم ذره ای از دین خود را به این زنان تاریخ ساز ادا كرده باشیم.